کتاب روش برداشت از قرآن
شهید آیت الله دکتر بهشتی
کتاب روش برداشت از قرآن حاصل مصاحبه ای است با آیت الله بهشتی، یک سال پیش از پیروزی انقلاب، پیرامون اینکه برای فهم قرآن چه باید کرد؟ زمانی این تفکر غالب بود که نباید به قرآن نزدیک شوید چون نمی فهمید و منحرف می شوید. اما امروز می بینیم که جوانان به فهم قرآن اشتیاق دارند و برداشت های زنده ای هم دارند. البته انحرافات زیادی هم هست. برای حل این مشکل راه حل چیست؟
در اینکه قسمت اساسی و اصلی قرآن، نه فقط قسمت های اندکی از آن برای فهم همگان است کمترین تردیدی نیست...بنابراین قسمت عمده قرآن برای فهم عموم مردم است نه برای فهمیدن گروهی خاص.
اما در ادامه ی بحث این نکته را هم ذکر می کنند که فهم درست و صحیح از قرآن نیازمند شرایطی است که پیش نیاز فهم قرآن می باشد. و اگر آنها وجود نداشته باشند احتمال خطا در فهم آیات قرآن زیاد است.
دوم اینکه قرآن به زبان عربی عصر پیامبر است و باید به تغییر معنی لغات توجه کرد. و لغات را در همان معانی که در عصر پیامبر استفاده می شده استفاده کرد.
سومین مطلب اینکه، قرآن یک مطلب شفاهی بوده است و هر مطلب شفاهی، حتما ناظر به شرایط زمانی و مکانی و اتفاقاتی است که در آن عصر افتاده. در نتیجه دانستن تاریخ عصر پیامبر نیز برای فهم قرآن ضروری است. حتی بالاتر از آن اینکه باید در صحنه ی نزول آیات حضور داشت!
در ادامه بحثی نیز در مورد تعمیم و گسترش آیات قرآن به شرایط زمانی و مکانی جدید است. درست است که قرآن کتاب جاودان است و برای همه انسان ها در همه دوران ها مفید خواهد بود. اما تعمیم مفاهیم قرآن به شرایط جدید، موضوعی است که شهید بهشتی معتقد است نیاز به تخصص دارد:
اشاره ی بعدی بحث به برداشت های متفاوت افراد از قرآن است. مسلم است که شرایط متفاوت افراد و تفاوت در آمادگی روحی آنها تفاوت هایی در فهم آنها ایجاد می کند. بهشتی می گوید:
شهید بهشتی در ادامه از اینکه برداشت های جدید و زنده از آیات ارائه شود ابراز خوشحالی و خرسندی میکند، اما شرطی که برای آن می گذارد این است که این برداشت را به قرآن نسبت ندهند و بگویند «من از این آیه چنین برداشتی دارم» نه اینکه مقصود آیه همین چیزی است که من برداشت کردم و منحصر به این است. و توصیه می کند که ترجمه آیات را از برداشت شخصی خود جدا کنید.
کتاب روش برداشت از قرآن، حاوی نکات بسیار جالب و راهبردی دیگری است که خواندن آن خالی از لطف نیست. اما به عنوان حسن ختام موضوع جالب دیگری هست که شهید بزرگوار به آن اشاره می کند:
بنابراین گسترده کردن آیات در مدار و قلمرو امامت قرار می گیرد. اگر امامت مطلق و معصوم باشد می گوییم مخصوص امام معصوم است، و اگر در قلمرو امامت نسبی است که غیر معصوم را هم شامل می شود، می گوییم از شئون امام نسبی است. اما یک عالم محقق که اصلا در مدار امامت نیست ولو علامه هم که باشد نمی تواند این گستردگی را لمس کند.